ایران زیر فشار تعهدشکنان بینالمللی؛ سکوت نهادها و صدای مقاومت

اسماء شهریاری ،دانشجوی دکتری حقوق بین الملل عمومی، عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
در جهانی که آرمان صلح و همکاری بینالمللی زیر سایهی رقابتهای قدرتمحور قرار گرفته، نقض تعهدات بینالمللی به ابزاری برای اعمال فشار سیاسی و اقتصادی بدل شده است. ایالات متحده و اسرائیل طی دههها با اقداماتی همچون خروج از توافقات چندجانبه، تحریمهای سختگیرانه و تهدیدات نظامی، روابط خود با ایران را به یکی از پرتنشترین فصلهای دیپلماسی معاصر تبدیل کردهاند.
از کودتا تا انقلاب: ریشههای بیاعتمادی؛
تاریخ روابط ایران و آمریکا با کودتای ۱۳۳۲ آغاز شد؛ جایی که ایالات متحده و بریتانیا با مداخله مستقیم، دولت منتخب محمد مصدق را سرنگون کردند. این تجربه تاریخی، زمینهای برای شکلگیری گفتمان مقاومت در سیاست ایران فراهم آورد. انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ با شعار استقلال و مبارزه با سلطه خارجی، مسیر روابط دو کشور را بهطور کلی دگرگون کرد و ایالات متحده را با عنوان “شیطان بزرگ” به نمادی از مداخلهگری تبدیل ساخت.
تحریمها، تهدیدها و نقض حقوق بشر؛
در دهههای پس از انقلاب، ایالات متحده و متحدانش مجموعهای از تحریمهای اقتصادی، مالی و نظامی را علیه ایران اعمال کردند؛ اقداماتی که از نگاه بسیاری از ناظران بینالمللی، نقض آشکار حقوق بشر و اصول منشور سازمان ملل محسوب میشود.
تحریمهای دارویی و محدودیتهای پزشکی، سلامت شهروندان ایرانی را در معرض خطر قرار دادند — بهویژه در دوران پاندمی کرونا، که کمبود دارو و تجهیزات درمانی به بحران انسانی منجر شد. همزمان، تهدیدات نظامی مکرر و حملات سایبری نظیر استاکسنت به تاسیسات هستهای نطنز، مصداقهای جدیدی از نقض حاکمیت ملی و امنیت زیرساختیاند.
برجام؛ امیدی که شکست خورد!!!
توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۵ نقطهای روشن در مناسبات دیپلماتیک بود؛ اما خروج یکجانبه ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ این توافق را تضعیف کرد و بار دیگر ایران را با موجی از تحریمها و فشارهای سیاسی مواجه ساخت. این اقدام نهتنها اصل حسن نیت در توافقات چندجانبه را زیر سؤال برد، بلکه بیاعتمادی عمیقی در روابط بینالمللی پدید آورد.
واکنشهای جهانی و نقش سازمانهای بینالمللی؛
کشورهای اروپایی، روسیه و چین تلاش کردند با راهکارهای مالی و دیپلماتیک، بخشی از خسارتهای خروج آمریکا از برجام را جبران کنند. سازوکارهایی مانند اینستکس، اگرچه امیدی برای حفظ تجارت با ایران بودند، اما نتوانستند فشارهای اقتصادی را کاهش دهند. نهادهایی چون سازمان ملل و عفو بینالملل نیز در گزارشهای متعدد، تحریمها را با آسیبهای گسترده حقوق بشری همراه دانستند.
ایران؛ ایستادگی، اقتدار و دیپلماسی؛
در مواجهه با این فشارها، ایران مسیر ایستادگی ملی را در پیش گرفته است. توسعه زیرساختهای علمی و دفاعی، گسترش همکاریهای منطقهای، و تأکید بر دیپلماسی چندجانبه، همگی در راستای حفظ استقلال و امنیت ملی کشور بودهاند.
رهبری ایران، بهویژه آیتالله خامنهای، با هدایت راهبردی و تأکید بر انسجام اجتماعی، نقش کلیدی در حفظ ثبات و مقاومت در برابر تهدیدهای خارجی ایفا کردهاند. گفتمان مقاومت، امروز نهتنها یک راهبرد سیاسی، بلکه بخشی از هویت ملی ایران در تعامل با جهان است.
فراتر از تقابل؛ راهی برای بازنگری در نظم بینالملل؛
مناسبات پرتنش میان ایران، آمریکا و اسرائیل تنها محدود به درگیریهای دوجانبه نیستند، بلکه بازتابی از کاستیهای نظم موجود بینالمللیاند — نظمی که گاه در برابر نقض اصول، سکوت اختیار میکند و از محافظت مؤثر از حقوق کشورها بازمیماند.
این مقاله، نگاهی است به تعهداتی که فراموش شدهاند، شهروندانی که قربانی سیاستهای یکجانبه شدهاند، و کشوری که ایستاده است؛ با امید به گفتوگو، با ایمان به استقلال، و با دعوت به بازنگری در سازوکارهای جهانی.