مصاحبه با دکتر افشین زرگر / معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی کرج

آقای دکتر افشین زرگر دارای کارشناسی علوم سیاسی، کارشناسی حقوق، کارشناسی ارشد روابط بین الملل و دکترای تخصصی روابط بین الملل میباشند. سابقاً ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج را عهده دار بودند و در حال حاضر معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی استان البرز و واحد کرج هستند.
ایشان سابقه ی سالها تدریس در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در حوزه حقوق، علوم سیاسی، حقوق بین الملل، روابط بین الملل و علوم ارتباطات را در دانشگاه های مختلف داشت اند.
قبل از اشتغال به تدریس در دانشگاه، در سازمان فضایی ایران مشغول به فعالیت بوده اند و در حوزه ی حقوق و سیاست بین الملل فضای ماورای جو دارای آثار مختلف در قالب مقاله و کتب هستند که از جمله می توان دو کتاب “فضای ماورای جو از منظر سیاست” و “حقوق بین الملل و نیز حقوق فضا؛ اسناد بین المللی فضا” اشاره کرد.
دکتر زرگر به موازات فعالیت‌های علمی و پژوهشی و تدریس در دانشگاه، به تألیف متون ادبی، شعر، رمان و داستان نویسی هم پرداخته‌اند و حدود ۳۰ کتاب و ۱۰۰ مقاله در کارنامه علمی خود دارند و بیش از ۱۰۰ داستان کوتاه نیز نوشته اند.
مصاحبه ای را با دکتر افشین زرگر انجام داده ایم که ماحصل آن را در ذیل می‌خوانید:

■ آقای دکتر چرا روابط بین‌الملل را انتخاب کردید؟ آیا دلیل خاصی داشتید؟
– من در حوزه‌های مختلف حقوق، علوم سیاسی، روابط بین‌الملل و علوم ارتباطات تدریس کرده ام اما واقعیت این است که روابط بین‌الملل را از همه بیشتر دوست دارم. حالا من چرا این رشته را انتخاب کردم به این علت است که از دوران دبیرستان به زندگی سیاسی علاقه مند بودم و دوست داشتم وارد دنیای سیاست شوم. بعدها دوست داشتم تعاملات بین‌المللی را دنبال کنم و در مورد کشورهای مختلف بدانم و به خاطر همین روابط بین‌الملل را انتخاب کردم. روابط بین‌الملل شما را با دنیای متفاوتی آشنا می‌سازد.

■ آیا در تألیف نوشته هایتان از شخص خاصی الهام گرفته اید؟
– خوب شکسپیر زیبا می‌نویسد. آلبرت کامو و میلان کوندرا ادبیات خیلی قوی دارند و دوست دارم از نوشته‌هایشان الهام بگیرم. نوشته‌هایی دارم با نام “نامه ای به عالیجناب” و در نوشتن آنها ، ژان پل سارتر الگوی من بود. اما در کل فرد خاصی را نمی توانم مثال بزنم زیرا آثار نویسندگان مختلف روی من تاثیر گذار بوده است. اما از لحاظ رشته تخصصی خودم، سبک نوشتن دو نفر را دوست دارم یاد کنم. یکی استاد عزیزم دکتر عبدالعلی قوام بزرگ و دیگری دکتر سریع القلم می باشند که فکر و سبک نوشتن شان را خیلی دوست دارم. یکی از اشعار من به نام ((در جستجوی رهایی)) است که عنوان این شعر را از << اتاقی از آن خود>> نوشته : ویرجینیا وولف الهام گرفتم و آن را برای شما می خوانم :
در جستجوی رهایی
نه
ناامید نشده‌ام
هرگز نومید نمی‌شوم
من ترانه سرای امیدم
مرا با نومیدی میانه‌ای نیست
اما
دلم می‌گیرد
اندوهگین می‌شوم
و به دنبال اتاقی از آن خود برای تنهایی می‌گردم
تا فقط به خود بیندیشم و جهانی که در آن فرو افتاده ام
ولی خوب به رسم کلام دیرینیانم می‌گویم
دورباد از من هرچه رنگ ناامیدی به خود گیرد
آری خیالتان راحت
ناامید نشده‌ام
ولی…
مدت‌هاست که ” به بیهودگی سخن گفتن با کسانی که نمی‌خواهند بشنوند،
یقین یافتم…”
پشت درختی که کاشته‌ام
تنها درخت دشت بیکران زندگیم
پنهان می‌شوم
همچون روزگار کودکیم
تا مرا نبینند
مرا نیابند
خسته‌ام…
به چشمان درخت می‌نگرم
می‌گوید :
دلت نگیرد
“چون ریشه ندارند مدام با باد این سو و آن سو می‌روند”
آدم‌ها را می‌گوید
اما بیشتر دلم می گیرد
وقتی به خود می نگرم
افسوس که در این کالبد وجود محبوسم…
پرواز را هنوز از یاد نبرده‌ام
و این بیشتر آزارم می‌دهد
آه پرواز، پرواز، پرواز
نمی‌دانم شاید وقت آن باشد
که من هم بگویم :
کاش به درد فراموشی مبتلا می‌شدم
اما خوب نشدم
وهمیشه باید بسازم با این درد و رنج تلخ‌تر از زهر
قطره‌های اشکم روی تنه درخت جاری می‌شوند
به خاک که می‌رسند
بوی خاک بر می‌خیزد
چقدر آشناست این بو
رویشی در راه است
می‌دانم
درختی که کاشته‌ام
امیدم می‌دهد
پرواز را هرگز از یاد مبر
رهایی نزدیک است
می‌دانم…
رهایی نزدیک است
رهایی
سقف تمام آرزوهایم
دستانم را به سمتش دراز می‌کنم
کبوترهای در قفسم را یکی یکی آزاد می‌کنم
چون رهایی در نداشتن است
می‌دانم…

■ تاثیرگذارترین فرد زندگی شما چه کسی بوده است؟
– در دوران دبیرستان معلمی داشتم که هنوز هم او را فراموش نکرده ام و هنوز هم کم و بیش با او در ارتباطم، من را به جامعه شناسی، منطق و فلسفه علافه مند کرد. در دوران دانشجویی در مقطع کارشناسی نیز استادی داشتم که خیلی به من انگیزه دادند. ایشان به من اندیشه سیاسی درس می دادند. این استاد بزرگوار به هیچکس نمره بالاتر از ۱۷ نمی‌داد ولی به من نمره ۲۰ داد و به همه دانشجویان می‌گفت تنها کسی که از من نمره ۲۰ گرفت زرگر است. نشستن در کلاس درس ایشان مرا بسیار به فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی علاقه مند کرد. در مقطع دکترا نیز دکتر عبدالعلی تاثیر شگرفی روی من گذاشتند و من ایشان را خیلی دوست داشتم و دارم و خواهم داشت گرچه متاسفانه حدوداً یک سالی می شود که برای همیشه او را از دست دادیم. در بحث‌های آکادمیک دکتر عبدالعلی قوام را برای خودم الگو تلقی می‌کنم، روابط بین الملل را با ایشان درک کردم و به خاطر کلاس های بی نظیر دکتر قوام بود که به نظریه های روابط بین الملل بسیار علاقه پیدا کردم. اما واقعیتش را اگر بخواهید در زندگی شخصی پدرم از همه بیشتر روی من تاثیر داشتند و جایگاهشان برای من مجزا است.
■ آیا پدرتان در قید حیات هستند؟
نه متاسفانه. ایشان فوت کرده اند و من همیشه می‌گویم پدرم (( مردی بود برای تمام فصول )) .

■ صداقت را چطور معنا می‌کنید؟
– به عقیده من سخنی که از دل برآید بر دل می‌نشیند. انسان اگر از دل صحبت کند دیگران هم قبول می‌کنند. جمله‌ای را از کتابی یاد گرفتم که می‌گوید: صاحبان قلب‌های پاک آمرزیده‌اند زیرا خداوند را خواهند دید. اگر قلب پاکی داشته باشید شما صداقت دارید. همیشه به دانشجویانم گفته ام که از کودکی همیشه سه چیز را به یادگار نگه دارید: ۱- پرسشگری کودکانه: اولین فیلسوفان کودکانند. کودکان می‌پرسند و کار فیلسوف هم پرسیدن است. ۲- قلب پاک: کودکان پاک ترین قلبها را دارند. خیلی مهم است که بتوانی قلبت را پاک نگه داری. قلب پاک به این معناست که در دلت هرچه هست بیان کنی طوریکه رنگ و بوی ریا و تزویر نگیرد. ۳- بی ادعا دوست داشته باشید. کودکان بی ادعا و بدون منفعت دوست دارند.

■ بهترین کتابی که تا به حال خوانده اید ؟
بر مبنای رشته تحصیلی و علاقه شخصیم کتاب‌های زیادی مطالعه کرده ام و کتاب‌های زیادی روی من تاثیر گذاشته است. همیشه نظرم این است که کتاب‌ها مرا پیدا کرده‌اند نه من. هنگامی که شما وارد دنیای معنا و واژگان می‌شوید کتاب‌ها شما را پیدا می‌کنند. به رمان خیلی علاقمندم و رمان های زیادی خوانده‌ام. مثلاً در یک دوره‌ای از زمان کتاب دنیای سوفی را خواندم و تاثیر زیادی روی من گذاشت و من همیشه آن را به دانشجویانم توصیه می‌کنم. دنیای سوفی با داستان، تاریخ فلسفه را بیان می‌کند. کتاب جاناتان مرغ دریایی را خیلی دوست دارم و واقعاً دریچه جدیدی را به روی من گشود. کتاب آبلوموف اثر ایوان گنچاروف. کتاب دکتر ژیواگو اثر بوریس پاسترناک، کتاب چه باید کرد؟ و مرگ ایوان ایلیچ اثر تولستوی، کتاب همه می‌میرند اثر سیمون دوبوای فرانسوی ، کتاب دنیای قشنگ نو اثر آلدوس هاکسلی، کتاب ۱۹۸۴ اثرجورج اورول . این دو کتاب‌ ضد یوتوپیا و کتابهای دیگر در این قالب را خیلی دوست دارم، گرچه خیلی ها مرا انسانی آرمانگرا می شناسند. به نوشته های ژان پل سارتر، آلبر کامو و میلان کوندرا نیز بسیار علاقمندم .

■ اگر خاطره ای از دوران تدریس در دانشگاه دارید ، بفرمایید.
– چند خاطره غم انگیز از دوران تدریسم در دانشگاه دارم که درباره ی از دست دادن دانشجویانم بوده. دانشجویی به نام معین سلیم زاده داشتم در مقطع کارشناسی ارشد و من استاد راهنمای او بودم که پسر واقعاً بینظیری بود، نمره خیلی خوبی هم گرفت. روزی به من اطلاع دادند که معین از دنیا رفته است. با پدر معین تماس گرفتم، از آخرین روزهای زندگی پسرش گفت، یکی از روزهایی بود که بسیار گریستم. لحظه ی بسیار تلخ و غم انگیزی بود و من به خاطر از دست دادنش بسیار متاسف شدم. یکی دیگر از دانشجویانم خانمی بود در رشته حقوق که مقطع کارشناسی را به اتمام رساند. اما یک روز به من اطلاع دادند که از دنیا رفت. دیگری یکی دیگر از دانشجویانم بود که همسرش اطلاع داد که از دنیا رفته و وصیت کرده تا کتاب هایش را به دکتر زرگر اهدا کنید که هر طور مایل است از آنها استفاده کند و باز هم من بسیار متأثر شدم
اما خاطره ی خوب من ، اولین روز تدریسم در دانشگاه بود . فقط ۲۶ سال سن داشتم و برای آغاز اولین کلاسم استرس زیادی داشتم. اولین تجربه ی تدریسم بود. هم شیرین بود و هم سخت و البته یکی از بهترین لحظه های زندگی ام.

■ جایگاه ایران از نظر سیاسی در نظم نوین جهانی کجاست ؟
– واقعیت این است که ، نظم نوین جهانی وجود ندارد. نظم نوین جهانی را زمانی که بوش پدر دراوایل سال ۱۹۹۰ بعد از ریگان به قدرت رسید، مطرح کرد ولی نظم نوین جهانی هیچ گاه حاکم نشد و هنوز نظم جدیدی مستقر نشده است اما اینکه ایران چه جایگاهی در شرایط کنونی دارد ؟ به نظرم ایران در صحنه منطقه‌ای خودش از نظر موقعیت منطقه ای ، جایگاه ویژه ای دارد و کشور تاثیرگذاری است و به عنوان یکی از بازیگران مهم غرب آسیا و منطقه خاورمیانه شناخته می شود. همچنین در معادلات بین‌المللی هم کشور تاثیرگذاری است، این را نه تنها من بلکه خیلی از تحلیلگران کشورهای غربی هم بر آن صحه می‌گذارند.

■ ایران قدرتمند و نفوذ ناپذیر ، نظرتان دراین باره چیست؟
– خوب اگر ما خودمان را کشوری ضعیف تلقی کنیم دیدگاهی اشتباه است برخی از روی عدم اعتماد به نفس نگاه اشتباهی به این قضیه دارند. اما دیدگاه دومی هم هست که می‌گوید ما خیلی قدرتمندیم . مثلاً بعضی می‌گویند ایران یکی از قدرتهای بزرگ است که این هم اشتباه است. ما باید در این باره واقع گرا باشیم. ایران به عنوان یک قدرت تاثیرگذار در سطح منطقه شناخته می‌شود و ما به دنبال این هستیم که قدرت منطقه‌ای تثبیت شده باشیم . اما اینکه الان قدرت بزرگی هستیم ؟ خیر نیستیم. قدرت کوچکی هستیم ؟ خیر نیستیم ، بلکه به عنوان قدرت تاثیرگذاری در سطح منطقه خاورمیانه شناخته می‌شویم . (( بی تردید ما جزء کشورهایی هستیم که دارای بالاترین درجه استقلال است )) . اما مثلا وقتی تحریم ها اعمال می‌شود، بالاخره روی کشور ما نیز تاثیر می‌گذارد.

■ سخن آخر
– من بر این عقیده هستم که همیشه باید امیدوار باشیم و در زندگی دنبال معناها باشیم. طوری زندگی کنیم که شایسته آفرینش باشیم. همیشه به دانشجویانم می‌گویم، زندگی بدون معنا خطرناک است. به زندگی امیدوار باشید و از همه بالاتر ایمان داشته باشید. امید به تو می‌گوید حرکت کن و نایست، اما ایمان به تو می‌گوید: همین الان رسیدی و به تو قدرت می‌دهد. بنابراین همیشه امید و ایمان داشته باشید که این دو شما را به اهدافتان می‌رساند.
با تشکر از شما آقای دکتر زرگر .
در پایان دانشجویانی که در این مصاحبه حضور داشتند ، سؤالاتی مطرح کردند و دکتر زرگر با تواضع و فروتنی به تمام پرسش‌ها پاسخ گفتند .

مرجان محمدتقی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *